سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خشمناک شوم ، کى خشم خود را فرو نشانم ؟ آنگاه که انتقام گرفتن نتوانم ، تا مرا گویند اگر شکیبا باشى بهتر یا آنگاه که توانم تا مرا گویند اگر ببخشایى نیکوتر . [نهج البلاغه]
بچه های سامان
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
اوقات شرعی

  • بازدید امروز: 4
  • بازدید دیروز: 2
  • مجموع بازدیدها: 71678
    » درباره من
    بچه های سامان
    مدیر وبلاگ : کامران[103]
    نویسندگان وبلاگ :
    معمار (@)[70]

    منتظری (@)[0]



    » پیوندهای روزانه
    پویش برق [12]
    سایت سامان انرژی [34]
    دفتر موج [34]
    شهرداری تهران [7]
    سازمان انرژی های نو [4]
    شرکت بهینه سازی مصرف سوخت [7]
    شرکت ملی گاز ایران [3]
    شرکت توانیر [5]
    سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی [5]
    سازمان تحقیقات نیرو [3]
    [آرشیو(10)]


    » آرشیو مطالب
    آموزش
    مدیریت
    دانستنیها و اطلاعات عمومی
    اخبار
    درباره صنایع
    فال و طالع بینی
    علم و فناوری
    عکس
    بهداشت و سلامت
    اجتماعی

    » لوگوی وبلاگ


    » لینک دوستان


    » صفحات اختصاصی

    » وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو

    :: خبرنامه وبلاگ ::

     

    » طراح قالب
    »» دعا در سلامت فرد و جامعه نقش دارد
    بعضی‌ها مدعی‌اند که با خدا دوست هستند و ارتباط عمیقی با پروردگار دارند. ما از کجا می‌توانیم بفهمیم که آیا این ادعا صحت دارد یا نه؟ حتی در مورد خودمان از کجا می‌توانیم بفهمیم که آیا واقعا با خدا از در دوستی درآمده‌ایم یا نه؟

    سوال خوبی پرسیدید. اگر ما باور داریم که به خدا ایمان داریم و دوستدار او هستیم، این ایمان و دوستی ما باید تاثیرهایی در زندگی و شیوه زیستن ما داشته باشد؛ وگرنه، یک جای کار می‌لنگد. به قول استاد مطهری، دوستی و عبادت و یاد خدا، انسان را به خویشتن بازمی‌گرداند و بیدارکننده انسان است. درست به همان نسبتی که وابستگی و غرق شدن در ظواهر دنیایی، ما را از خود جدا و با خود بیگانه می‌کند، دوستی و عشق به خدا یک نیاز فطری درون همه ماست. امام سجاد(ع) در مناجات محبین می‌فرمایند: «خدایا کیست که شیرینی دوستی تو را چشید و غیر از تو، دیگری را به دوستی برگزید؟» این دوست داشتن، آگاهی می‌خواهد. به فرموده قرآن، هر چه مومن‌تر، آگاه‌تر و هر چه آگاه‌تر، عاشق‌تر. به قول معین‌الدین جوینی: «ای در دل من، مهر و تمنا همه تو/ وی در سر من، مایه سودا همه تو/ چندان که درون کار درمی‌نگرم/ امروز همه تویی و فردا همه تو». مشخصه دیگر برای اینکه متوجه شوید که قلب شما می‌تواند پذیرنده محبت و عشق به خدا باشد و این حس را تجربه کند یا نه، این است که قلبتان خالی از حسد، غرور، خودخواهی، شرک و کفر باشد. قلبی به دور از دروغ و فریب و خلاصه قلبی پاک از پلیدی‌ها می‌تواند عشق واقعی به خدا داشته باشد. انسان‌ تنها با این قلب است که در پیشگاه خدا پذیرفته می‌شود و می‌تواند ادعای دوستی با او را داشته باشد. پس باید در این راه کوشش کرد و با همه تلاش قلب خود را از بدی‌ها زدود. به قول حافظ: «گرچه وصالش نه به کوشش دهند/ هر قدر ای دل که توانی بکوش / لطف الهی بکند کار خویش/ مژده رحمت برساند سروش»

    : اگر درست متوجه شده باشم، می‌توانیم بگوییم که برخی ویژگی‌ها هستند که دوستی ما را با خالق از سایر دوستی‌ها متمایز می‌کنند.

    کاملا درست است. درواقع، دوستی با خدا امتیازهایی دارد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنم. شاید از این طریق بتوانید دوستی خود را با خداوند عمیق‌تر کنید. دوستی با خدا، یک جاذبه و کشش قلبی و یک تجربه آگاهانه درونی و خصوصی است که همه ما می‌توانیم حتی فارغ از آموزش‌های لازم، این کشش و تجربه را حس کنیم. وقتی این دوستی در ما نهادینه شود، قلبمان پالایش می‌یابد و به تعبیر امام علی(ع): «دوستی با خدا چون آتشی است که هرچه را که رنگ غیرخدایی داشته باشد، می‌سوزاند.» ما موجوداتی محتاج و نیازمند به دوستی خدا هستیم و این دوستی موجب تعالی همه‌جانبه در ما می‌شود. در جای‌جای قرآن از دوستی و عنایت خدا به بندگان یاد شده که خداوند از لطف بی‌کران خود به بشر و به دلیل اصل نیازمندی ما این امکان را فراهم کرده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: «سپاس خدای را که به من محبت و لطف دارد، در حالی که او غنی و بی‌نیاز از من است.» در دوستی‌های میان ما انسان‌ها هر 2 سر رابطه احساس نیاز به این دوستی دارند و برای همین تلاش می‌کنند رابطه را حفظ کنند. دوستی با خدا اما پایدار و همیشه در دسترس است. خدا در هر شرایطی نزدیک‌ترین دوست و مهربان‌ترین یار است. هیچ‌چیز از حوزه قدرت او پنهان نمی‌ماند و همیشه در دسترس و قابل اعتماد برای پاسخگویی است. آیه 186 بقره به پیامبر خطاب می‌کند که: «هر گاه بندگانم مرا بخوانند، مرا در دسترس می‌یابند و من پاسخگوی خواسته‌های‌ آنها هستم.» از همه مهم‌تر اینکه به رغم در دسترس بودن این دوست، دوستی خدا با ما، به دور از هرگونه غرض و طمع است. آنچه هست، کمال و احسان خالق است، در حالی که دوستی‌های معمولی ما با یکدیگر متاسفانه غالبا با نوعی غرض‌ورزی همراه است؛ دوستی به خاطر قدرت و ثروت، دوستی به خاطر زیبایی و شهرت و متاسفانه گاهی دوستی به خاطر نقشه‌های خطرناک. اما از ویژگی‌های مهم این دوستی، آن است که محصول یاد و ارتباط همیشگی با خداست. در آموزه‌های دینی ما بر یاد خدا به عنوان حقیقت برتر تاکید شده و توصیه شده او را فراموش نکنند. روح و جان همه عبادت‌ها و دعاها به یاد خدا بودن است. حتی نماز با همه تاکیداتی که بر آن شده، برای تبلور یاد خدا و ارتباط معنوی با قادر مطلق است. امام علی(ع) در این باره می‌فرماید: «کسی که چیزی را بسیار دوست دارد، بسیار به یاد اوست.» بنابراین ذکر و انس تاثیر متقابلی دارند و این همان اهمیت دعاست.

    : کمتر کسی است که از این بهانه خوب برای راز و نیاز و گفت‌وگو با خدا استفاده نکند اما یک سوال مطرح می‌شود که حاجت خواستن و دعا چرا گاهی به جای مستحکم‌تر کردن دوستی با خدا، افراد را ناامید از توجه او می‌کنند و بعضی‌ها به این نتیجه می‌رسند که خدا به ما اهمیت نمی‌دهد؟

    رفتید سراغ مساله مهمی که یک دنیا حرف دارد و شما برای پاسخش باید نکات مهمی را در باب استجابت دعا بدانید. بگذارید اینطور شروع کنم که دعا، زاییده عشق آدمی به محبوب ازلی و برقراری ارتباط و امکان گفتمان بی‌پرده با قادر مطلق است که خالق همه زیبایی‌هاست، هرچند که حاجت و گرفتاری هم در میان نباشد. به قول شما دعا بهانه‌ای برای تجربه بسیار زیبای مواجهه با خدا و اتصال به رحمت اوست. اگر با این رویکردی که شما گفتید به دعا نگاه کنیم دعا، می‌تواند نقش اساسی در بهداشت و سلامت فرد و جامعه ایفا کند. بسیاری از دین‌پژوهان و عرفا و بسیاری از روان‌شناسان بزرگ معاصر دعا را در جایگاه بسیار بالایی تعریف می‌کنند. به قول پاندر، دعا والاترین شکل انرژی را در جهان آزاد می‌کند، یعنی شما را به قدرت خدا متصل می‌کند و وقتی چنین اتفاقی می‌افتد دعا، شما را به حرکت درمی‌آورد. انرژی‌ای که از طریق دعا کردن به دست می‌آوریم به ما کمک می‌کند همه احساس‌های منفی و درمانده‌کننده را دور کنیم. با دعا کردن و اعتماد به خدا و مدد جستن از امدادهای او بر مشکلات غلبه می‌کنیم. اخیرا محققان غربی هم علاوه بر درمان‌های معمول، بر اثربخشی‌ دعا در درمان انواع بیماری‌های جسمی و عاطفی روانی تاکید کرده‌اند. آنها با ترغیب بیماران به دعا کردن، استفاده از نوشته‌های کتاب‌های مقدس در امور درمان و مشاوره با رهبران دینی، انرژی و آرامش لازم برای بهبودی را به آنها می‌دهند. گذشته از مباحث زیادی که در این باره وجود دارند و شاید در این مجال کوتاه جای آن نباشد باید گفت بعضی‌ها بدون آنکه زمینه‌های استجابت را داشته باشند بر دعا کردن اصرار می‌ورزند. وقتی ما آلوده به گناه باشیم نباید انتظار داشته باشیم در مسیر ارتباط با خدا قرار بگیریم و او صدای ما را بشنود.

    : منظورتان چه نوع گناهانی است؟ من کسانی را می‌شناسم که آدم‌های دیندار و خوبی هستند اما دعایشان مستجاب نمی‌شود.

    در مورد آسیب‌شناسی گناه، مطالعه‌ها و مقاله‌هایی داشتم. به طور خلاصه، گناه یعنی برخلاف جریان طبیعی خلقت حرکت کردن و بنابراین هر گناهی جدای از اینکه فاعل آن به خدا یا دین خاصی معتقد باشد یا نه، آثار خاصی در زندگی فرد دارد. از آن جمله، آزار پدر و مادر، ‌دروغگویی، ایجاد فساد در جامعه، نادیده گرفتن حقوق مردم و آزار مردم است که درهای استجابت دعا را می‌بندد. پس یک سلسله از گناهان هستند که آسیب‌های تعریف‌شده‌ای به دنبال دارند. اما شاید اینهایی که می‌گویند دعایشان مستجاب نمی‌شود، شامل چنین دلایلی شوند:

    • باید در زمان‌ها یا مکان‌های خاصی که استجابت در آن بیشتر است، دعا کنند؛ شب‌های قدر،‌ موقع نزول باران، هنگام طلوع و غروب خورشید، در بارگاه امام‌حسین(ع).

    • بهتر است برای مستجاب شدن دعا، دیگران را بر خود ترجیح دهیم. خداوند که دوستدار عشق و محبت است وقتی می‌بیند در لحظه زیبایی که به او نزدیک هستید و متصل شده‌اید قبل از خود برای دوست، همسایه و آشنا درخواست می‌کنید، حاجت شما را که بنده محبوب او هستید در اولویت قرار می‌دهد.

    • گاهی ما با اصرار موردی را از خدا طلب می‌کنیم که خیر و صلاح ما در آن نیست. از آنجا که ما‌ آینده‌نگری مناسبی نداریم و نفع و ضرر خود را نمی‌شناسیم گمان می‌کنیم کسب قدرت، ثروت یا حتی وصال به کسی که دوستش داریم بهترین گزینه است اما بعد که به آن نمی‌رسیم و سال‌ها می‌گذرد درمی‌یابیم خدا از روی لطف و عشقی که به ما دارد و بهترین‌ها را برای ما می‌خواهد چنین درخواستی را بی‌پاسخ گذاشته است. ما از او دلخور می‌شویم اما او با عشق و محبت همچنان دنبال عرضه بهترین گزینه رشد و تعالی در زندگی ماست.

    • گاهی دعا مفهوم درستی ندارد. مثلا کسی با اصرار از خدا می‌خواهد کمکش کند تا نقشه کلاه‌برداری‌اش را به درستی اجرا کند!

    • سعی کنید دعای جمعی داشته باشید. خداوند در اسلام بر نماز دسته‌جمعی و مشارکتی تاکید کرده و هدفش این بوده که روح مشارکت جمعی را در افراد بالا ببرد و همه از این سرمایه اجتماعی بهره ببرند. درواقع می‌خواسته روحیه همدلی و مشارکت را بالا ببرد.



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » کامران ( چهارشنبه 89/6/17 :: ساعت 2:54 عصر )

    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    میوه بخوریم یا آبمیوه؟
    دعا در سلامت فرد و جامعه نقش دارد
    صاف کردن مو بیخطر نیست
    این 6 مشکل دهانی را جدی بگیرید
    بوتیک شیطان پلمپ شد
    استفاده دراویش از زنان برای تبلیغ!
    مردی که به خواب همه انسانها از ایران گرفته تا امریکا آمده است!!
    گذاری بر موزه خانگی استاد مجدالخطاط
    [عناوین آرشیوشده]